ترجمه بعضی از جاهای لایو اخیر رزی
چهیونگ گفت این دوست دختر هنک هست ولی هنک ایده ای نداره که این دوست دخترشه ولی رزی میدونه هنک عاشقش میشه.
رزی داشت با این قیچی استیکر هاش رو می برید و میگفت انگشت هایش اذیت میشه و رفت قیچی آشپزخانه رو آورد.
رزی گفت این استیکرها اونو یاد ال فمیلی میندازه و بخاطر همین وقتی نگاهش میکنه خوشحال میشه .
دیدار هنک و دوستش ولی هنک هیچ ری اکشنی نشون نداد
رزی:هی! الان داری ادای سرسخت ها رو در میاری؟ الان دارن لاس میزنن ولی هنک می خواد سرسخت به نظر برسه. هنک یک مرد پولدار هست .
جواب رزی به کامنت ها:
یکنفر از رزی خواست تا بهش چندتا کمیک [ داستان های مصور ] پیشنهاد بده و رزی گفت کمیک نمیخونه و این چیزها رو باید از جیسو پرسید. 3>
🐿 : نمیتونم تمام روز رو لایو برگزار کنم چون خیلی کار دارم و همینطور هم بهتره شب ها لایو بذاریم برای اینکه الان سر صبح ئه و ممکنه تایم مناسبی برای بلینک هایی که کار میکنن نباشه.
💭 : موقع خرید استیکرات ولاگ درست کن
🐿 : باشه ، تلاشم رو میکنم !
رزان تمام مدت لایو به بلینک ها میگفت کی کامنت بذارن و کی کامنتی نذارن :(( چون درگیر چسبوندن استیکرها بود و نمیتونست به اسکرین نگاه کنه.
مامان رزی اومد خونه و با خودش هنک هم آورد و بعد چهیونگ بهش گفت " مامان من الان لایو ام " و بعدش هم هنک رو صدا زد 🥹
💭 : فیلم باربی رو دیدی ؟
🐿 : اره خیلی بامزه و کیوت بود.
– رزی گفت انقدر استیکراش زیادن که میتونه لایو رو تمام روز ادامه بده . همینطور گفت لایو توی شب بهتره چون الان صبحه و خیلیا بخاطر کار نمیتونن ببیننش